معنی واژون بخت در لغت نامه دهخدا

برگشته بخت. بداقبال. بداختر. نگون بخت. بدبخت:، چه کند زورمند واژون بخت، بازوی بخت به که بازوی سخت.، سعدی (گلستان)

معنی واژون بخت در فرهنگ لغت هوشیار

بخت برگشته بدبخت: (چه کند زورمند واژون بخت بازوی بخت به که بازوی سخت) (گلستان)

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

بخت برگشته، بدبخت، برای مثال چه کند زورمند وارون بخت / بازوی بخت به که بازوی سخت (سعدی - ۱۲۰)

(بَ)

بخت برگشته. وارونه بخت:
چه کند زورمند وارون بخت
بازوی بخت به که بازوی سخت.
سعدی

(نَ / نِ بَ)

بدبخت. بخت برگشته. رجوع به وارون بخت شود

بخت برگشته بدبخت: (چه کند زورمند وراون بخت بازوی بخت به که بازوی سخت)، (سعدی)

بخت برگشته بدبخت: (چه کند زورمند وراون بخت بازوی بخت به که بازوی سخت)، (سعدی)